هلال
وجود فساد اداری، مالی، سازمانی و حتی جنسی نکته مشترکی است که هنگام بررسی عملکرد رهبران صهیونیست در عرصه سیاسی این رژیم توجه هر کارشناس و صاحبنظری را به خود جلب میکند و به جزئی لاینفک از زندگی سیاسی این افراد تبدیل شده است
پایگاه اطلاع رسانی المشهد الاسرائیلی به بهانه قضیه هالیلند که سران و مقامات بلند پایه صهیونیست بسیاری از جمله نتانیاهو در آن دست داشتهاند و گفته میشود، بزرگترین قضیه فساد و رسوایی در تاریخ رژیم صهیونیستی تلقی میگردد، در مقالهای با اشاره به این فساد و تباهی ریشه در بسیاری از این رهبران دارد نگاهی به بارزترین و برجستهترین افراد میاندازد تا خواننده را بیش از پیش با واقعیت این رژیم و سران آن که تاکنون بر هیچکس پوشیده نبوده آشنا سازد.
این پایگاه اطلاع رسانی در این باره مینویسد: طی چهارده سال اخیر شاهد بروز مجموعه قضایای فساد بزرگی در رژیم صهیونیستی بودیم که در آنها چهرههای برجسته و بارز این رژیم دست داشتند، از جمله نمایندگان پارلمان که احزاب آنها در راس قدرت بوده و هستند، مانند حزب تندرو و بنیادگرای ساش که به حزب یهودیان شرقی نیز معروف است یا حزب لیکود که چندین دوره قدرت را در این رژیم در دست داشته و دارد و بهویژه رهبر این حزب بنیامین نتانیاهو که پرونده بزرگی از جرایم و مفساد و رسواییها را به دنبال خود دارد.
المشهد تاکید میکند:
نتانیاهو در کسب این پیشینه درخشان تنها نیست، بلکه هنگام بررسی این مفاسد و رسواییها با لیست طویلی از نامها و شخصیتهای صهیونیستی برخورد میکنیم. در ادامه، این مقاله به بررسی پیشینه سران رژیم صهیونیستی پرداخته که در ابتدا نام شیمون پرز قرار دارد.
پرز رئیس کنونی رژیم صهیونیستی که در نیمه دوم دهه نود به اتهام دریافت پول و اموال از شرکتها و جمعیتهایی که وجود خارجی نداشتند، در انتخابات 1996 شرکت کرد و تمام اموال فوق را صرف تبلیغات انتخاباتی خود کرد. نفر دوم این فهرست بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است، او در اولین دوره به قدرت رسیدن خود تحت بازجوییهای سنگینی به اتهام دریافت پول و اموال از شرکتها و جمعیتهای موهوم (اما این بار بسیار کلانتر از پرز جهت حضور در انتخابات) قرار گرفت، افزون بر این که پس از شکست خوردن در انتخابات 1999 به اتهام دو رسوایی بزرگ یعنی دریافت هدیه از دفتر ریاست رژیم صهیونیستی و عدم واریز آن به خزانه این رژیم و استفاده شخصی از این اموال و قضیه دوم داشتن ارتباط با صاحب یک شرکت حمل و نقل بینالمللی که از نزدیکان به تصمیم گیرندگان سیاسی رژیم نیز تلقی میشد و دریافت رشوهای کلان از وی تحت بازجوییهای گسترده قرار گرفت، اما تمام این قضایا را دادگاه مسکوت باقی گذاشت. شخصیت بعدی این فهرست ایهود باراک میباشد، همچون نتانیاهو و پرز، وی نیز در قضایای فسادی چون دریافت رشوه و خرج این اموال برای مبارزات انتخاباتی از زمانی که در سال 1999 پست مسئولیت دفتر ریاست رژیم صهیونیستی را احراز میکرد تا حال حاضر که وزیر رفاه از حزب عمل است، دست داشته است. المشهد در ادامه مطلب خود مینویسد: با این که انتخابات داخلی حزب لیکود در اواخر سال 2002 زمینهساز انتخابات پارلمانی سال 2003 نیز بود، اما این انتخابات برملا سازنده لیست طویلی از مفاسد در میان سران رژیم صهیونیستی گردید، چون به لیست لیکود افرادی راه یافته بودند که ارتباط آنها با باندهای فساد و جنایت انکار ناپذیر مینمود، به همین دلیل ملاحظه میکنیم طی دوره پارلمانی 2003 تا 2006 تحقیقات و بازجوییهای گستردهای با 23 شخصیت سیاسی صهیونیست انجام شد که اکثر آنها از حزب لیکود و در سطوح مختلف حزبی بودند، ازمهمترین این افراد باید از آریل شارون نام برد که به همراه دو پسرش اومری و گیلاد متهم به دریافت دو میلیون دلار به عنوان رشوه و تسهیلات مالی بودند، وی به دلیل سکته و افتادن در بستر بیماری در سال 2006 تاکنون نتوانسته در دادگاه حضور یابد، اما پسر بزرگش اومری به اتهام دریافت اموال غیرقانونی برای تامین تبلیغات انتخاباتی به نه ماه زندان محکوم شد و برادرش گیلاد همچنان متهم به دست داشتن در قضیه فساد بزرگتری است و تحت پیگرد قرار دارد. از دیگر افراد موجود در این لیست میتوان به آویگدور لیبرمن رئیس حزب اسرائیل بیتنا (اسرائیل خانهما) و وزیر خارجه کنونی رژیم صهیونیستی اشاره کرد، که از حیث تحت بازجویی بودن بر رئیس پیشین حزب شاس یعنی "آریه درعی " نیز پیشی گرفت و از سال 2002 تاکنون تحت بازجویی گسترده به اتهام دست داشتن در قضایای فسادی است که "خطرناک " نیز عنوان شده است. این بازجوییها از نیمه اول سال 2009 شکل بسیار جدیتری به خود گرفته، چون صحبت از دریافت میلیونها دلار رشوه از شرکتهای موهوم و بدون موجودیت خارجی و ارتباط با باندهای فساد بینالمللی که حتی نام برخی از کشورها مانند روسیه و قبرس نیز در آن مشاهده میشود و پولشویی در جریان است و با این که پلیس رژیم صهیونیستی اعلام کرده است، لایحه اتهام وی را به دادگاه عالی عدالت تقدیم خواهد کرد، اما مشاور حقوقی این رژیم همچنان از پذیرش این لایحه طفره میرود. این مقاله درباره آریه درعی رهبر سیاسی پیشین حزب شاس که برجستهترین شخصیت این حزب نیز تلقی میشود اینگونه مینویسد: وی با وجودی که پستهای بیشماری را در اسرائیل احراز میکرد، به دلیل محکومیت به دست داشتن در قضایای بزرگ فساد و ارتشا به بیش از دو سال و نیم زندان محکوم شد که به نظر میرسد با اتمام دوره محکومیتش به زودی و دوباره وارد عرصه سیاسی شود. از دیگر افرادی که میتوان به آن اشاره کرد آبراهام هرشزون از شخصیتهای مهم حزب لیکود میباشد که بعدها به حزب کادیما پیوست و یک سال پیش به جرم اختلاس از جمعیتهای صهیونیستی که خود تاسیس کرده بود و صندوق جمعیتهای صهیونیستی تابع احزاب راستگرا به پنج سال زندان محکوم شد. "شلومو بنزری " از بارزترین شخصیتهای حزب شاس میباشد که بهدلیل دست داشتن در قضایای فساد (هنگامی که پست وزرات صنایع و بازرگانی را احراز میکرد) اکنون محکومیت چهار ساله خود در زندان را طی میکند. این مقاله تاکید میکند: روسای رژیم صهیونیستی نیز از این دایره فساد و تباهی خارج نبودند، چراکه آیزر وایزمن مجبور شد پس از برملا شدن قضیه دریافت اموال کلان از دوستان ثروتمندش بدون اطلاع دادن این امر به دوایر اداری و حکومتی از مقام خود کناره گیری کند. و در انتهای این فهرست "موشه کتساو " قرار دارد کسی که جانشین وایزمن شد تا قدرت را در رژیم صهیونیستی بدست گیرد، اما به دلایل رسواییهای جنسی که تجاوز به کارمندان دفترش را دربرمیگرفت، از مقام خود با تعلیق صلاحیتهایش در ابتدای سال 2007 کنارهگیری کرد و رسیدگی به اتهامات وی در جریان است. المشهد در پایان تاکید میکند: این تنها نام بخشی از این سران و رهبران است و به معنای محدود شدن این مفاسد به افراد نامبرده فوق نیست، بلکه نگاهی گذرا به تاریخچه عملکرد تمام مقامات رژیم صهیونیستی ما را به این نکته رهنمون میسازد که فساد در انواع و اقسام آن فصل مشترک تمام این رهبران است.