سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

هلال

 
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 18

 
نویسنده: نورالدین المبارکی

  مسئله ترور محمود مبحوح از رهبران برجسته جنبش مقاومت اسلامی فلسطین "حماس" در هتلی در دبی، باز هم باعث طرح مجدد این سوال شد که دست سازمان موساد در ترور رهبران مقاومت تا چه حد باز است؟ آیا می تواند در هر جایی از کره خاکی و در داخل مرزهای هر کدام از کشورهای جهان به ویژه کشورهایی همچون امارات و همچنین مصر و اردن که توافق نامه صلح با رژیم صهیونیستی امضا کرده اند و بنا به گفته برخی تحلیلگران در لیست میانه روها جای می گیرند، دست به عملیات بزند.

موساد با کشتن محمود مبحوح و نیز انجام یک سلسله ترورهای مختلف در کشورهای عربی که آخرین مورد آن ترور عماد مغنیه در دمشق بود، به صورت تلویحی اعلام کرد که دستش برای انجام جنایت در هر کجایی باز است و می تواند در عمق خاک کشورهای عربی به ارتکاب جنایت مبادرت ورزد و یکی از اصلی ترین و راهبردی ترین سیاست های رژیم صهیونیستی یعنی ترور را به انجام برساند. موساد ثابت کرد که بر خلاف سازمان های اطلاعاتی دیگر کشورها که به خاطر تحولات مختلف و نیز برگزاری کنفرانس های گوناگون صلح دچار رخوت و سستی شده اند، همچنان در اندیشه طرح های جدید است.

بی شک، موساد با تکیه بر شبکه گسترده ای از مزدوران و جاسوسانی که آنها را در داخل کشورهای عربی به خدمت گرفته و به ابزارهایی برای اجرای طرح های شوم و شیطانی صهیونیسم مبدل ساخته است، اهداف خود را به مرز انجام می رساند.

تونس نیز یکی از آن کشورهایی است که از دایره طرح های موساد و به تبع آن رژیم صهیونیستی دور نبوده است و دلیل این امر را باید در فاکتورهای مختلفی همچون وجود اقلیت یهودی در تونس، مشارکت صدها جوان تونسی در گروه های مقاومت فلسطینی در ده های هفتاد و هشتاد و نیز انتقال رهبران فلسطینی بعد از اخراج از بیروت در سال 1982 به این کشور جستجو کرد. تمامی این عوامل باعث شده است تا تونس در زیر ذره بین صهیونیست ها قرار بگیرد و موساد نیز به ایجاد شبکه های جاسوسی در این کشور دست بزند تا از این طریق به اطلاعات مورد نیاز خویش دست یابد و با وجود آنکه تعداد این شبکه ها محدود بود و دستگاه های امنیتی تونس موفق به کشف برخی از آنها شدند ؛ ولی این بدان معنا نیست که موساد در تحقق همه اهداف خود در این کشور شکست خورده است.

موساد و فعالیت در زمینه انتقال یهودیان تونسی به اراضی اشغالی

فعالیت موساد در تونس ـ بر اساس اسناد موجود ـ به قبل از استقلال این کشور باز می گردد. در یکی از این اسناد، به وجود یک شبکه گسترده و فعال در زمینه انتقال یهودیان تونسی به اراضی اشغالی اشاره شده که وابسته به موساد بوده است.

گفتنی است که این شبکه ـ بر اساس اطلاعات مندرج در سند مذکور ـ طی سال های 1949 تا 1956 و با اطلاع کامل استعمارگران فرانسوی به فعالیت های گسترده ای در خصوص انتقال یهودیان تونسی به اراضی اشغالی دست زده است. این شبکه وابسته به موساد در برهه یادشده موفق شد حدود 6200 یهودی را از تونس خارج کند.

ماموریت موساد در برهه مذکور صرفا محدود به مسئله انتقال یهودیان به اراضی اشغالی نبود ؛ بلکه به خاطر هراس از "خشونت و درگیری احتمالی ناشی از قدرت یابی جنبش ملی تونس"، گروه های مسلح را در محله های یهودی پایتخت، جزیره جربه و دیگر شهرها از جمله قابس و صفاقس تشکیل داد که البته ما نمونه این اقدام را از موساد در مراکش و الجزایر نیز شاهد بودیم.

گروه های مسلح یهودی حتی در دوره بعد از استقلال تونس نیز وجود داشتند و تحت نظارت افسران موساد که توسط رژیم صهیونیستی به این کشور اعزام شده بود، مدیریت می شدند. پس از سال 1955، شبکه فوق الذکر گسترش یافت و بقیه مناطق مغرب عربی، به ویژه مغرب دور را نیز در بر گرفت و افسری که مسئولیت این شبکه را بر عهده داشت، از پاریس آن را مدیریت می کرد.

فعالیت های موساد در تونس ـ پس از استقلال این کشور ـ نیز ادامه یافت و اسناد و پژوهش های مختلف نیز نشان از نقشی دارد که این سازمان در انتقال یهودیان از شهر بنزرت به اسرائیل در بعد از سال 1967 ایفا می کرد.

ضمنا فعالیت های موساد در آن دوره تنها محدود به تونس نمی شد ؛ بلکه تمامی کشورهای مغرب عربی را در می گرفت و این موضوعی است که اسناد مختلف صهیونیستی و نیز بسیاری از پژوهش ها و تحقیقات انجام شده در این باب بر آن صحه می گذارند ؛ اما گستره اقدامات این سازمان صهیونیستی در تونس بعد از مدتی از دایره کمک برای انتقال یهودیان به اراضی اشغالی خارج شد و به ترور رسید. این سازمان در اکتبر سال 1985 به مقر حضور رهبران فلسطینی در تونس حمله کرد و در شب 15 آوریل 1988 به ترور ابوجهاد از رهبران جنبش جهاد اسلامی در محله "سیدی ابوسعید" مبادرت ورزید.

موساد و ایجاد یک پایگاه بسیار قوی در تونس

روزنامه عبری زبان معاریو در شماره چهارم جولای 1997 خود نوشت که بعد از انتقال رهبران فلسطینی به تونس (بعد از سال 1982)، رژیم صهیونیستی توانست یک پایگاه بسیار قوی متشکل از عاملان خود در این کشور ایجاد کند که بیشتر آنان با عنوان توریست یا بازرگان اروپایی به این کشور مسافرت می کردند. عاملان موساد که به بهانه جهانگردی و تجارت به کرات و در دوره های مختلف از تونس بازدید داشتند، دفاتری را برای شرکت های اروپایی در پایتخت این کشور راه اندازی کردند که در اصل پوششی برای فعالیت این سازمان جاسوسی بود.

روزنامه مذکور در ادامه به تمایل شدید رژیم صهیونیستی برای جذب تعداد هر چه بیشتر مزدوران در تونس اشاره و تاکید کرد که این رژیم مبالغ هنگفتی را برای فریب تونسی ها جهت خدمت به این سازمان صرف کرد که البته موفقیت های شایانی را نیز در این زمینه در داخل و خارج تونس کسب کرد و توانست تعداد زیادی از شهروندان این کشور را به خدمت بگیرد ؛ ولی با این ادعا که اطلاعات جمع آوری شده در اختیار سازمان های اطلاعاتی اروپایی قرار می گیرد.

معاریو همچنین با خاطرنشان ساختن این مطلب که موساد تلاش هایی را نیز برای به خدمت گرفتن شماری از اعضای گروه های فلسطینی مستقر در تونس نیز انجام داد، تصریح کرد: با فرا رسیدن نیمه دهه هشتاد شبکه ای از عاملان موساد در مناطق مختلف تونس کار خود را شروع کرد و معلومات دقیقی را در اختیار این سازمان گذارد. این شبکه که در طول سال های مختلف در این کشور آفریقایی فعالیت داشت، شمار زیادی واحد مسکونی را برای پنهان کردن اسلحه و شنود مکالمات در اختیار گرفته بود.

روزنامه مذکور در ادامه مدعی شد موساد خط تلفنی که شهید ابوجهاد از آن استفاده می کرد، هدف شنود قرار داد و کاملا از تماس های تلفنی وی با فعالان و رهبران انتفاضه باخبر می شد.

بازرگانان و شخصیت های برجسته در قبضه موساد

بخشی از پژوهشی که در سال 2005 توسط "ادریس ولد القابله" و با عنوان "مراکش، یهودیان و موساد" انجام شد، به اطلاعاتی در خصوص فعالیت موساد در تونس تعلق داشت که در آن چنین آمده بود که "در این کشور، موساد یک خانم تونسی را به خدمت گرفته بود تا یک مرکز فروش بسیار بزرگ را راه اندازی کند که البته به مروز زمان این مرکز فروش محل رفت و آمد همسران مسئولان تونسی و فلسطینی حاضر در این کشور مبدل شد. این خانم تمام چیزهایی که بانوان مذکور درباره حضور فلسطینیان در تونس و نیز تصمیمات سیاسی که دولت این کشور در صدد اتخاذ آن است، ضبط می کرد و در اختیار سازمان مذکور قرار می داد. موساد صرفا به استفاده از آن بانوی تونسی بسنده نکرد ؛ بلکه حتی توانست برخی شخصیت ها را نیز برای دریافت اطلاعات لازم خویش در خصوص فعالیت سازمان های فلسطینی در تونس به خدمت بگیرد."

در این پژوهش همچنین می خوانید: "موساد از وجود گسترده یهودیانی تونسی یعنی آنانی که شهروند این کشور به شمار می رفتند، به خوبی استفاده کرد و برخی آنان را برای جمع آوری اطلاعات مربوط به سازمان آزادیبخش و نیز فعالیت های نظامی و سیاسی اش به خدمت گرفت. دولت تونس در یکی از پرونده ها، موفق به بازداشت دو تن از آنان شد. از جمله شخصیت های برجسته و مهمی که در تونس بازداشت شد، مرد دوم سفارت فلسطین در این کشور یعنی عدنان یاسین بود که از سوی سازمان موساد مامور شده بود تا پیش از انجام دیدار میان محمود عباس و شیمون پرز در قاهره، اطلاعاتی را در خصوص مطالب موجود در چرک نویس های این چهره فلسطینی بیابد. وقتی ابومازن برای بحث و مذاکره درباره جزئیات توافق نامه غزه ـ اریحا راهی قاهره شد، با تعجب دید که شیمون پرز از تمامی جزئیات با خبر است. بعد از این ماجرا، ابومازن خواستار بازرسی دقیق دفتر محل کارش شد که بعد از بررسی مشخص شد چراغ مطالعه ای که بر روی میز کار ابومازن قرار داده شده است، در حقیقت یک دوربین فیلم برداری فوق العاده دقیق می باشد. ضمنا وقتی که عدنان یاسین را بازداشت کردند، در خانه وی مرکب سری و نیز چهار قلم یافت شد که در آنها دستگاه های شنود کار گذاشته شده بود."

پژوهش مذکور همچنین نشان می دهد: عدنان یاسین در زمانی که همسرش را به خاطر ابتلا به سرطان معده به شهر بن در آلمان برده و در یکی از بیمارستان ها بستری کرده بود، جذب سازمان موساد شد و برای اولین بار مبلغ ده هزار دلار را از این سازمان دریافت نمود. بد نیست بدانید که تعداد زیادی از چهره های امنیتی نیز به اتهام جاسوسی برای موساد در تونس بازداشت شدند.

شبکه جاسوسی تونس: روابط نامشروع جنسی، توزیع مواد مخدر و فروش کالاهای آلوده

در ماه مه سال 2004، پلیس لبنان یک شبکه جاسوسی را کشف کرد که در جهت خدمت به موساد فعالیت داشت. این شبکه که برای ترور حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان برنامه ریزی می کرد، به نام شبکه تونس شناخته می شود. جزئیات پرونده ای که در خصوص این شبکه تنظیم و تقدیم دستگاه قضایی شده است، نشان می دهد که یکی از اعضای آن به نام (خانم) جمال زعرورة به همراه خانواده اش در سال 1979 از لبنان به تونس سفر می کند و موفق به اخذ تابعیت تونسی می گردد.

در سال 1988، جمال زعروره با مردی تونسی به نام "محمد مجید مسعی" ازدواج می کند و به همراه وی در یکی از شهرهای واقع در شمال غرب تونس سکنی می گزیند. در سال 1999، وی با مردی تونسی به نام عبدالحفیظ آشنا می شود که در پمپ بنزین واقع در نزدیکی منطقه سکونتش کار می کند و مدت مدیدی را با رابطه نامشروع جنسی با وی می گذراند که عبدالحفیظ فیلم رابطه خویش با وی را ضبط می کند و در نهایت تهدیدش می کند که اگر به او در فروش کالاهای اسرائیلی کمک نکند، فیلم ها را تحویل همسرش می دهد. این کالاها که در مرکز تجاری اسرائیل در پایتخت تونس نگهداری می شد، شامل موارد ذیل بود:

1 ـ کفش های ورزشی که در زیر پاشنه اش کلمه جلاله "الله" و نیز نام پیامبر مکرم اسلام یعنی "محمد" نگاشته و عبارت « ساخت تونس» نوشته شده بود ؛ البته هر کسی نمی توانست عبارت "الله و محمد" را در پاشنه کفش بخواند زیرا به شکلی مبهم و با رنگ سفید نوشته شده بود.

اگر کسی از این کفش ها استفاده می کرد، دچار امراض پوستی، حالت استفراغ و حتی فلج می شد. این کفش های ورزشی با بهای بسیار اندکی یعنی در حدود پنج تا ده دینار تونس به فروش می رسید.

2 ـ ادکلن های مختلف که در شیشه های دایره ای شکل عرضه می شود و طول آن حدود بیست سانتی متر بود و بر روی آن تصویر برج ایفل کشیده شده بود ؛ بدون آنکه عبارتی در خصوص کشور محل تولید حک شود. این ادکلن ها که استفاده از آن باعث اعتیاد فرد به مواد مخدر می شود، به بهای بسیار اندکی یعنی بین 5 تا 15 دلار تونس فروخته می شد. 

3 ـ کمربند پوست که حاوی یک قطعه آبی رنگ کوچک به شکل الماس بر روی سگگ بود، در انواع و اشکال مختلفی به فروش می رسد. قطعه مذکور پرتوزا و برای بدن مضر است و باعث نازایی در مردان و نیز امراض پوستی می شود.

ضمنا زعروره ـ خود ـ به خاطر هشداری که از سوی عبدالحفیظ به او در خصوص لمس این محصولات داده بود، از دست زدن به آنها خودداری می کرد. وی این محصولات و کالاهای آلوده را در طول دو سال در تونس و در مقابل دریافت درصد سود خود به فروش می رساند ؛ البته بدون آنکه در جریان فروش با کسی به جز عبدالحفیظ رو به رو باشد.

مطالب مندرج در پرونده مذکور نشان می دهد که عبدالحفیظ به زعروره موارد لازم برای فعالیت های اطلاعاتی از جمله استفاده از سلاح های دارای صدا خفه کن را آموزش می داد و به او یاد می داد که لباس های عادی بپوشد و از پوشش هایی که باعث جلب توجه افراد می شود، پرهیز نماید و موبایل استفاده نکند تا مبادا شناسایی شود.

عبدالحفیظ به زعروره می گفت که چگونه باید پیش از پاسخ دادن به هر گونه پرسشی، به آن پرسش فکر کند و برای آنکه هویتش بر ملا نشود، از دو شیوه حفظ خونسردی و دروغگویی در هنگام بازجویی استفاده نماید. چهره مذکور بعد از گذراندن دوره آموزش، تیراندازی با سلاح های دارای صدا خفه کن را در منزلی کوچک در یکی از شهرهای شمال غرب تونس فرا گرفت و فهمید که دیگر باید به عنوان عامل موساد فعالیت نماید ؛ البته رابطش با سازمان، عبدالحفیظ بود.

در برهه مذکور، محمد مجید مسعی، همسر زعروره به روابط همسرش با عبدالحفیظ پی برد و بعد از آنکه همسرش به همراه عبدالحفیظ به شهر سوسه سفر کرد و پانزده روز را به همراه وی در آنجا گذارند، تقاضای طلاق داد ؛ ولی با وساطت مستقیم عبدالحفیظ، محمد از تقاضای خود صرف نظر کرد زیرا دیگر او نیز توسط عبدالحفیظ جذب موساد شد.

زعروره به خانه خود بازگشت و شوهر قانونی اش از وی خواست تا رابطه اش با عبدالحفیظ را حفظ کند و به وی گفت که عبدالحفیظ را می شناسد و خود نیز به عضویت موساد در آمده است. محمد مجید و عبدالحفیظ، زعروره را به انجام کارهای غیر قانونی در تونس وا می داشتند که از آن جمله می توان به توزیع مواد مخدر اشاره کرد. چهره مذکور مواد را در اختیار اشخاص معینی می گذارد که عبدالحفیظ و همسرش آنها را معرفی می کردند ؛ ضمن آنکه وی از سوی عبدالحفیظ دو بار موظف به انتقال سلاح و ادوات نظامی مختلف از جمله مسلسل، کلت کمری و بمب های دستی شده بود که در داخل یک چمدان جاسازی شده بود.

بر اساس مفاد مندرج در پرونده ویژه باند جاسوسی موسوم به تونس، عبدالحفیظ و محمد مجید از زعروره خواستند تا یک بازرگان تونسی به نام حسین الخطیب که صاحب یک مجتمع تجاری بزرگ در پایتخت بود، بکشد و مدعی شدند الخطیب مسلمان باعث قطع شدن پای یک فرد یهودی تونسی شده است ؛ ولی بعدها مشخص شد که فرد مورد نظر جاسوس موساد بوده و به علت اختلافی که میان وی با آنها رخ داده است، سازمان عبدالحفیظ و محمد مجید را مامور ترور کرد. آن دو نیز اطلاعات مربوط به الخطیب و محل سکونتش را در اختیار زعروره قرار دادند و او نیز به شخص مورد نظر نزدیک شد و برای دو ماه با او رابطه نامشروع داشت. سپس با همدیگر سوار یک قطار سریع السیر در تونس شدند. زعروره وی را فریب داد و به بهانه کشیدن سیگار او را به سمت در قطار کشاند و بعد هم او را از قطار به بیرون پرتاب کرد که این امر به کشته شدن فوری وی انجامید.

بعد از انجام ماموریت مذکور، زعروره تقاضای 15 هزار دینار کرد که آن را از طریق عبدالحفیظ و از دفتر بازرگانی رژیم صهیونیستی در تونس دریافت نمود. عملیات مذکور را زعروره در بین ماه های آوریل و مه 2002 انجام داد. سپس دسته ای از عوامل موساد در تونس با این ادعا که از نیروهای امنیتی این کشور هستند، وی را بازداشت کرده و مجبور نمودند تا اعترافات و گفته های خود در خصوص قتل حسین الخطیب را بر روی کاغذ بنگارد و سپس او را آزاد کردند. آنها از این شیوه استفاده نمودند تا زعروره را برای ترک تونس و سفر به لبنان ترغیب کنند و سپس ماموریت های بزرگ تر و خطرناک تر را به عهده وی بگذارند.

جمال زعروره تونس را به همراه همسرش محمد مجید و تنها دختر خردسالش تر کرد و راهی بیروت شد تا مرحله دوم از خدمت خویش به موساد را آغاز کند.

شرایط مناسب برای جذب جاسوس

اسناد موجود در سازمان موساد بازگو کننده این مطلب می باشد که چگونه این سازمان به جذب جاسوس و مزدور جهت فعالیت در شبکه های وابسته اش می پرداخته و از شرایط مناسب برای جذب استفاده می کرده است. از جمله این شرایط می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1 ـ نیازهای مادی، اقتصادی و عاطفی: این نیازهای از جمله نقاط ضعفی است که سازمان های اطلاعاتی می توانند با تکیه بر آن، افراد را برای خدمت به خویش جذب کنند.

2 ـ ضعف احساس های ملی گرایانه در وجود فرد

3 ـ پایین بودن میزان سواد و آگاهی شخص و نیز عدم بهره مندی اش از اعتماد به نفس

4 ـ به خدمت گرفتن شهروندان عربی که برای تحصیل یا کار به خارج از سرزمین های خود می رفتند: موساد از مشکلات مختلف مالی و اقتصادی آنان استفاده می نمود و پیشنهادهای مالی را به آنها می داد که نتیجه نهایی آن افتادن فرد در دام این سازمان پلید بود.

5 ـ شناسایی و تعیین موقعیت شخص در کشورهای عربی و تلاش برای سوق دادن مستقیم آنها به سمت دام خدمت به موساد: سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی افرادی که از موقعیت های حساس برخوردارند و به عنوان نمونه در نهادهای امنیتی، سیاسی یا تاسیسات استراتژیک فعالیت دارند، به خدمت می گیرد.

6 ـ موساد اطلاعیه ها و آگاهی های مختلفی را در روزنامه ها و پایگاه های اینترنتی و با اسم شرکت های ساختگی (که البته وجود خارجی ندارند) درج می کند و در آن پیشنهاد فرصت های مناسب کاری برای پژوهشگران و کارشناسان در زمینه های مشخص مطرح می کنند. بیشتر اوقات دفتر این شرکت های ساختگی در پایتخت کشورهایی وجود دارد که به موساد اجازه فعالیت آزادانه را می دهند.

با توجه به آنچه گذشت، قدرت سازمان موساد در به خدمت گرفتن مزدوران و جاسوسان مختلف با تاکید بر مشکلات اجتماعی و روانی افراد صورت می گیرد و این بدان معنا است که باید برای جلوگیری از افتادن جوانان به دام موساد، در اندیشه حمایت از آنان بود که البته این کار در حکم حمایت از امنیت ملی ما است ؛ زیرا هدف رژیم صهیونیستی تخریب افکار جوانان است.


 نوشته شده توسط هلال در پنج شنبه 89/2/9 و ساعت 12:35 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

هلال
هلال
دشمن بزرگ اسلام و بشریت صهیونیسم با تاریک کردن فضای جهان، توانسته است اهداف پلید و شوم خود را پیش ببرد. هلال سعی می کند با نور خود حقایق را نشان دهد.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 39
مجموع بازدیدها: 128802
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه